در خانه خود خشك و بيروح نباشيد، بلكه زندگي زناشويي را با بذله گويي و شوخ طبعي لذّت بخش كنيد.
•قضايا را تنها، از نظر خود ننگريد، بلكه گاهي خود را به جاي همسرتان گذارده و ملاحظه كنيدكه چگونه نظري داريد.
•در مواقعي كه مهمان داريد، با همسرتان جنگ و جدال نكنيد، بلكه براي همسرتان شخصيت قائل شويد.
•به هيچ علت و عذري به همسرتان دروغ نگوييد، زيرا با اولين دروغ، ريشه اعتماد او به شما سست مي شودو از ان به بعد، به راستگويي هاي شما اعتماد نخواهد كرد.
•محيط خانه كه قلمرو حكمفرمايي زن است، هر قدر از لحاظ نظم و انظباط بهنر و كاملتر باشد نه تنها در تأمين رفاه شخص زن تأثير دارد، بلكه شوهر را نيز به نوبه ي خود تحت تأثير قرار مي دهد.
•در زندگي زناشويي براي هر امري وقتي معين كنيد و هميشه آن كار را در وقت خود انجام دهيد.
•همسر خود را از كم و كيف و چگونگي كار و شغل خود بي خبر نگذاريد، چه بسا در مواردي بتواند مشكلي را كه حل آن در نظر شما آسان نبوده را رفع نموده وراهنمايي نمايد.
•اگر به بيماري خاصي مبتلا شديد، به همسرتان (خانمتان) عذاب ندهيد، زيرا او تقصيري ندارد. او تا بتواند، در پرستاري شما غفلت نمي كند، بنابراين مستحق تندخويي شما نيست.
•همسر شما مانند ديگران، استحقاق احترام دارد و هرگونه احترامي كه نسبت به او شود، موجب خرسندي خواهد بود.
•در هنگام صحبت با همسر خويش، از روي تحكّم سخن نرانيد و سلطه جو نباشيد.
•فراموش نكنيد كه يك همسر تا پايان حيات، آرزومند محبت و نوازش است. تا مي توانيد اين نكته را در نظر داشته و از محبت همسر خويش غفلت نكنيد.
•گمان مبريد كه يك زندگي زناشويي هميشه بايد با آرمش همراه باشدو تناقضي پيش نيايد. هيچ يك از شما زن وشوهر، كمال مطلق نيستيد. بنابراين اجازه بدهيد احساسات چه خوب يا بد، اظهار شوند.
•هميشه عشق و مهر ولطف را از همسر خود متوقع نباشيد، خود شما هم سهم خود را بپردازيد.
•گمان مبريد كه با ازدواج، خانه دار بي اجرتي را استخدام كرده ايد. اگر او، فلسفه همسري با شما را روي اين زمينه حساب كند، به فكر خواهد افتاد كه در جاي ديگر اجرت بيشتري به او مي دهند.
•اگر به خاطر ثروت همسرتان ازدواج كرده ايد، آسايش خود را به رايگان از دست داده ايد.همسرتان كمتر اين موضوع را فراموش مي كندكه روي چه اصولي به خانه شما قدم گذارده است.
•اگر رفتار همسرتان موافق معيار هاي اجتماعي نيست، او را تحقير نكنيد به زبان لطف و محبت به او متذكر شويد. مطمئن باشيد كه مي پذيرد.
•از اينكه خانم شما از سوسك مي ترسد، او را مسخره نكنيد. چه بسا در بسياري موارد ديگر، او در شجاعت دست كمي از شما نداشته باشد.
•اگر احياناً نقص جسماني در همسرتان ديديد، كمال باطن با ارزش تر از كمال ظاهر است. پس باطن و اخلاق خوب وي را ستايش كنيد.
•نظر و سليقه همسرتان را از لحاظ رقابت، رد نكنيد بلكه با عقل و منطق بسنجيدو اگر درست يافتيد، بپذيريد، در غير اينصورت با زبان محبت او را متقاعد سازيد.
•حوادث ناگوار را از همسرتان پنهان نكنيد، زيرا ممكن است او از راه ديگري مطلع شودو ناگوارتر از آنچه واقعيت دارد،تصور مند و رنج ببرد.
•نگذاريد عادت سكوت بر زندگي شما غلبه كند. از صحبت با خانواده خودداري نكنيد.
•همان طور كه انتظار مي رود مردان در پوشيدن لباس چه در منزل و چه در خارج از محيط خانه، بايد منظم و مرتب باشند. از زنان نيز انتظار مي رود كه بر طبق معيارهاي خاص جامعه رفتار نمايند.
•هميشه كار را از همسرتان متوقع نباشيد، خودتان نيز تا مي توانيد در خدمات خانه شركت و با او كمك و همراهي نماييد.
•از تمجيد و تحسين همسرتان مضايقه نكنيد، خواه از جهت داشتن حسن سليقه در انتخاب لباس باشد يا به علت موفقيتهاي روزانه زندگي.
•اين نكته را دقيقاًدر نظر داشته باشيدكه چيزهاي كوچك زندگي است كه چون جمع گردند، منفجر مي شوند. بنابراين از حسادتهاي جزيي از خودخواهي هاي جزيي، از تحريكات،اوقات تلخي ها، انتقاد و كنايه ها خودداري كنيد.
•نقاط ضعف همسرتان را بزرگ نكنيد، او هم انسان است اگر توانا باشيد مي توانيد با حسن تدبيراين نقاط ضعف را رفع كنيد.
•تا آنجا كه امكان دارد، نگذاريد افسردگي و ناراحتي بر شما غلبه كند، زيرا تأثيرش در روح همسرتان صد چندان خواهد بود.
•همسرتان نيز مانند شما داراي دوستان وآشنايان است كه معاشرت با آنها در تسهيل زندگي او و شما بسيارمؤثر است.
•به عذر اينكه همسرتان نمي داند، تمام امور مالي را به عهده ي خود نگيريد و اجازه دهيد كه او هم در اموري دخالت كندف در صورتي كه نداند، بر اثر تجربه مي آموزد.
•در بدو ورود به زندگي زناشويي، اصل مسلمي كه بايد در نظر داشته باشيدف اين است كه سرنوشت خوب و بد زندگي منوط و مشروط به سوء يا حسن اداره ي شماست.
•فكر نكنيد كه همسرتان به جز پول به چيز ديگري نمي انديشد،پول مايه تمام خوشبختي نيست،ولي بي پولي هم، مايه يكمال بدبختي است.
•در طرز اداره ي خانه، در كار همسرتان مداخله نكنيد. هيچ چيز بيش از اين او را ناراحت نخواهد كرد.
•بعد از اينكه اوقات روز را در خارج از منزل گذرانديد، از گردش باهمسر خود، خودداري نكنيد، زيرا او نيازمند تنوع و تفريح است.
•اگر همسر شما تألمات و ناراحتي خاصي داردخود را خونسرد و بي اعتنا نشان ندهيد. بلكه با او همدردي و دلجويي كنيد. زحمات و فعّاليّت هاي او را ناچسز نشماريد. به او روحيه بدهيدف درد و دلهاي وي را با علاقه گوش دهيد و او را تقويت و تشويق كنيد تا با نشاط بيشتري به رفع مشكلات زندگي بپردازد. در هنگام صرف غذا نيز از هر گونه صحبت كدورت آميز بپرهيزيد.
•در صورت امكان همسر خود را نيز در سرگرمي هاي خود شريك كنيد، چه در كار كردن، صحبت كردن، طرح ريزي و…..آن وقت خواهيد ديدكه چه دوستان خوبي خواهيد بود. تمام اوقات خود را در ايام تعطيل، صرف سرگرمي خود نكنيد، بلكه همسرتان را نيز شريك ايام فراغت خويش قرار هيد.
•در مواقع غير عادي كه به منزل مي آييد، شتاب نداشته باشيد، و متوقع غذاي حاضر و آماده ومطبوع نباشيد، زيرا غذاي شما را به موقع حاضرمي كنند. منزل، مهمانخانه يا رستوران (سراي غذاخوري ) نيست كه هميشه غذاي حاضر و آماده موجود باشد. نسبت به غذا نيز زياد سختگير نباشيد و همسرتان را با انتقادهاي خويشف مورد رنجش قرار ندهيد.
•اگر فرزنداني داريد، مادرشان را پيش چشم آنها خوار و خفيف نسازيد و ارزش و قدر پدر را نيز در نظر فرزندان كاهش ندهيد و اصولاً براي كانون خانواده، ارزش و احترام قائل شويد و اين احساس را نيز به فرزندانتان منتقل كنيد. هيچ كس نبايد در صدد اين باشد كه همسر خود را عوض كندو طبيعت او را تغيير دهدو تصوير و رونوشتي از خود درست كندكه اين تلاش معمولاً با شكست كامل روبرو مي شود و خانواده را متلاشي مي سازد. هر زوج بايد اوقاتي از شبانه روز را به بررسي و مطالعه ي رفتار خود اختصاص بدهند.
•به عذر خستگي، از بازي با فرزندان خود تا حد امكان سرباز نزنيد. زيرا آنها هم مايلند پدري داشته باشند و هم مادري. اگر همسرتان نسبت به فرزندانتان سئوالي كرد، نگوييد: « ربطي به من ندارد» بلكه اين را خود بهتر مي دانيد كه مسايل فرزندان به شما نيز مربوط مي شود. هميشه در نظر فرزندانتان خود را علاقمند به همسرتان نشان دهيد تا الگويي براي آنها بوده و به نوبه ي خود به او كمك كنند. در مواقعي كه همسرتان گرفتار امور فرزندان است، توقعات فوق العاده از او نداشته باشيد. تمام امور تربيت و تحصيل فرزندان را به عهده ي مادرشان نگذاريد. بهتر است در تمام موارد و نكات قابل تأمل، با او مشورت داشته باشيد وبا يكديگر براي هر اشكالي، راه حل مطلوبي به دست آوريد. از بروز هر گونه اختلاف نظر با همسرتان در حضور فرزندان خود جداً اجتناب كنيد. گذشته از اينكه سرمشق پذيري براي آتها خواهد بود، قدر و ارزش هر دو در نظر آنها از بين مي رود. روحيه احساس آنها لطمه خواهد خورد و نمي توانند تشخيص دهند كه حق چيست و با كيست؟
•در بيشتر اوقات،والدين ( زن وشوهر) گمان مي كنندكه فرزندانشان از تمام يا قسمت عمده ي خشم و اوقات تلخي آنها بي خبرند، غافل از اينكه پايان اينها در برابر مشاجرات و ناسازگاري هاي ايشان، بلكه در سكوت قهر آميز و خصمانه آنها نيز حساسند. در چنين وضعيتي، بچه احساس عدم امنيت مي كندكه اگر پدر و مادر از هم جدا شوند، چه خواهد شد؟ و اين بيم و هراس مانع كار كردن و تمركز فكر و علاقه نشان دادن به كار و درس و بطور خلاصه مانع رشد طبيعي او مي شود.
•هنگام يك بگومگو ميان زن و شوهر، فرزند همه عبارات ردّ و بدل شده را كلمه به كلمه ضبط مي كند، حتي وقتي كه تظاهر به نشنيدن مي كند، در نتيجه بچه مكدر مي شود، بدون اينكه ما بتوانيم اصل و علت نگرانيش را دريابيم. پس براي خوب تربيت كردن فرزند، بايد زن وشوهران آمادگي اين كار را داشته باشند، يعني مراقبت و محبّتي را كه بچه به آن نيازمند است، نسبت به او ابراز نمايند. يك كودك خيلي خوشبخت ترخواهد بود و بهتر رشد خواهد كرد كه خواسته زن و شوهر باشدتا اينكه بنا بر مقتضياتي از قبيل ازدواجهاي اجباري، بطور تحميلي پذيرفته شده باشد.
• در زمينه جسماني، زنان جوان عموماً بتدريج شاهد بيدار شدن احساسات خود مي شوند، بنابراين شوهر نبايد از اين بابت متعجب شود و خشونت به خرج داده و سبب وقفه در روابط زناشويي گردد.
•احساسات مرد با زن خيلي تفاوت دارد. اگر زن او را آنطور كه هست نپذيرد و بخواهد او را تا حدود افكار و فهم خود پايين بياورد، خود را براي ناكامي هاي ناگواري آماده مي كند. مرد احتياج عجيبي به آزادي و اعتماد دارد. او هميشه بسوي زني مي رود كه او را در كمترين حركت سئوال پيچ نكند. گفتن اينكه، او چه مي كند و كجا مي رود و به نظرش گزارشي است كه او از همسر خود توقع دارد. او خيلي زود به اين فكر مي افتد كه نسبت به او بدگماني دارند و در آن صورت از جواب دادن خودداري مي كند يا بهانه هاي ساختگي مي آورد و در نتيجه بيم آن مي رود كه كشمكش پديد آيد.
•سازش و انس گرفتن زن و شوهر جوان هر اندازه دور از نظر ديگران باشند، آسان تر خواهد بود. اگر والدين بخواهند با مداخله ي خودكار آنها را تنظيم كنند، آنها را بيشتر به عدم تفاهم و علاقه و ناسازگاري رهنمون مي گردانند،. اين پسنديده نيست كه يكي از دو همسر، زياد در محيط قديمي خانوادگي خويش ريشه كند و وابسته پدر و مادرش باشد و همسر خويش را در مدار خود به دنبال بكشد. زيرا زن و شوهر جوان مانند يك سلول تازه هستند كه در شرف رشد و نمو مي باشند و بايد در محيط زناشويي خويش زيست نمايند.
اكنون احساس خواهيد كرد كه باراني نيست
زيرا هر يك از شما سر پناهي براي ديگري است.
اكنون احساس خواهيد كرد كه سرمايه اي نيست
زيرا هر يك از شما براي ديگري گرماست.
اكنون احساس خواهيد كرد كه تنهايي وجود ندارد
زير هر يك از شما يار ديگري خواهد بود.
اكنون شما دو تنيد
اما تنها يك زندگي در شما جريان دارد.
اكنون به اقامتگاه خود برويد
و پاي در روزهاي زندگي مشترك خود گذاريد
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر
ضمن تشکر از توجه شما به این مطلب،نظرات سازنده شما در هر مطلب را صمیمانه ارج نهاده واميد داريم بتوانيم از حسن نظر شما در راستاي افزايش سطح ارائه محتوا بهره گيريم.
نظر شماقابل روئیت برای عموم خواهدبود .