ناتوانی، مرض نیست. اما عارضه ای را که باعث می شود مرد از رابطه جنسی محروم شود و یا موفق به آنجام آن نشود باین نام می نامند. ناتوانی ممکن است کلی یا جزئی باشد. اگر کلی باشد ممکن است آن مرد در هیچ حالتی و هیچوقت نتواند عمل جنسی انجام دهد. واگر جزئی باشد. اگر کلی باشد ممکن است آن مرد در هیچ حالتی و هیچوقت نتواند عمل جنسی انجام دهد. و اگر جزئی باشد. در موضوع تحریک قضیب دچار اشکالاتی می گردد.
این اشکالات چه از لحاظ شدت و ضعف و چه از لحاظ مدت، خیلی با هم فرق دارند. ناتوانی در عین حال ممکن است نسبی یا گذران باشد ناتوانی نسبی عبارت از اینست که مردی فقط در تحت شرایط معینی بتواند عمل جنسی انجام دهد و تا این شرائط موجود نباشد به انجام عمل جنسی موفق نشود.
ناتوانی گذران، یک حالت طبیعی است که در اغلب مردها دیده می شود. زیرا یک نفر مردف هر لحظه و در هر موضعی نمی تواند عمل جنسی انجام دهد.
زیرا برای انجام عمل جنسی بیش از هر چیزی تحریک قضیب لازم است و برای تولید چنین وضعی انسان باید وارد حالت روحی بخصوصی شود. و تولید این حالت روحی در هر لحظه ای ممکن نیست. گاهی هم ممکن است قضیب برای مدتی سخت شود اما در برابر حالت روحی عادی و یا یک وضع مادی دیگر بلافاصله موضع سابق در بیاید. اکنون که پی بردیم ناتوانی بر اثر نقص یکی از عناصر مولد قدرت جنسی تولید می شود، پس لازم است که روابط آنرا با این عناصر مورد مطالعه قرار دهیم و به اینصورت به ماهیت آن پی ببریم.
این اشکالات چه از لحاظ شدت و ضعف و چه از لحاظ مدت، خیلی با هم فرق دارند. ناتوانی در عین حال ممکن است نسبی یا گذران باشد ناتوانی نسبی عبارت از اینست که مردی فقط در تحت شرایط معینی بتواند عمل جنسی انجام دهد و تا این شرائط موجود نباشد به انجام عمل جنسی موفق نشود.
ناتوانی گذران، یک حالت طبیعی است که در اغلب مردها دیده می شود. زیرا یک نفر مردف هر لحظه و در هر موضعی نمی تواند عمل جنسی انجام دهد.
زیرا برای انجام عمل جنسی بیش از هر چیزی تحریک قضیب لازم است و برای تولید چنین وضعی انسان باید وارد حالت روحی بخصوصی شود. و تولید این حالت روحی در هر لحظه ای ممکن نیست. گاهی هم ممکن است قضیب برای مدتی سخت شود اما در برابر حالت روحی عادی و یا یک وضع مادی دیگر بلافاصله موضع سابق در بیاید. اکنون که پی بردیم ناتوانی بر اثر نقص یکی از عناصر مولد قدرت جنسی تولید می شود، پس لازم است که روابط آنرا با این عناصر مورد مطالعه قرار دهیم و به اینصورت به ماهیت آن پی ببریم.
عوامل روحی ناتوانی
بطور مختصر می توان گفت که ناتوانی روحی عبارت از اشغال بودن مرکز مغزی است. در ناتوانی عضوی، عارضه در اعضاء جنسی پائین، و در ناتوانیهای اساسی، عارضه در مرکز تحریک جنسی است. ولی در ناتوانی روحی، در عین حال که اعضاء جنسی و مرکز تحریک سالم است، علل و عواملی مانع فعالیت آنها می شود. بعضی در عین حال که تحریک آلت تناسلی شروع شده است تاثیراتی که از مغز می آید مانع کامل گشتن این تحریک می شود.
مثلا بچه ای که در کودکی بهاو تلقین شده باشد که عمل جنسی نتایج فجیعی دارد، این تلقین در روح او چنان جایگیر می شود که در سنین بزرگی هم نمی تواند از قید آن را شود.
گاهی خود او هم متوجه این تاثیر نمی شود ولی همین تلقینات بطور لاشعور مانع این می شود که تحریکات جنسی از مغز به اعضاء تناسلی منتقل شود. یکی از متخصصین معروف شاهد چنین حادثه ای بوده است: زنی از یک خانواده برجسته، با این طرز تفکر بزرگ شده بود که عمل جنسی کاری عادی و مبتذل است. پس از ازدواج، در اثنای عمل جنسی، حرفهائی به شوهرش می زد دال بر اینکه کاری بسیار عادی و بی اهمیت انجام می دهند.
شوهرش که میل جنسی او کاملا بیدار شده و آلت تناسلی برای عمل جنسی آماده گشته بود، با شنیدن این حرفها ناگهان سرد می شد و آلتش فرو می نشست. پس از اینکه چند بار این حادثه تکرار شد بعدها دیگر شوهر پیش از شروع عمل جنسی پیش خود فکر می کرد که حتما زنش باز آن حرفها را شروع خواهد کرد. از اینرو دیگر به هیچوجه آلتش تحریک نمی شد.
حادثه مشهوری که در این مورد وجود دارد اینست که یک دانشمند بزرگ ریاضی با زنش شروع به عمل جنسی می کرد، هیجانش هر لحظه بیشتر می شد، اما ناگهان یک مساله ریاضی به یادش می آمد و به مغزش فشار می آورد که آنرا حل کند و قضیب او نیز بلافاصله می خوابید، زیرا افکار شهوی از مرکز عصبی مغز او کنار زده می شد و جای آنرا فکر مساله ریاضی اشغال می کرد.
در میان عوامل دیگری که می توانند در میل جنسی موثر باشند، می توان این موارد را ذکر کرد: 1- عدم احساس علاقه 2- ترس از ابتلاء به بیماری 3- ترس از حامله کردن 4- ترس از ناتوانی و غیره
بطور مختصر می توان گفت که ناتوانی روحی عبارت از اشغال بودن مرکز مغزی است. در ناتوانی عضوی، عارضه در اعضاء جنسی پائین، و در ناتوانیهای اساسی، عارضه در مرکز تحریک جنسی است. ولی در ناتوانی روحی، در عین حال که اعضاء جنسی و مرکز تحریک سالم است، علل و عواملی مانع فعالیت آنها می شود. بعضی در عین حال که تحریک آلت تناسلی شروع شده است تاثیراتی که از مغز می آید مانع کامل گشتن این تحریک می شود.
مثلا بچه ای که در کودکی بهاو تلقین شده باشد که عمل جنسی نتایج فجیعی دارد، این تلقین در روح او چنان جایگیر می شود که در سنین بزرگی هم نمی تواند از قید آن را شود.
گاهی خود او هم متوجه این تاثیر نمی شود ولی همین تلقینات بطور لاشعور مانع این می شود که تحریکات جنسی از مغز به اعضاء تناسلی منتقل شود. یکی از متخصصین معروف شاهد چنین حادثه ای بوده است: زنی از یک خانواده برجسته، با این طرز تفکر بزرگ شده بود که عمل جنسی کاری عادی و مبتذل است. پس از ازدواج، در اثنای عمل جنسی، حرفهائی به شوهرش می زد دال بر اینکه کاری بسیار عادی و بی اهمیت انجام می دهند.
شوهرش که میل جنسی او کاملا بیدار شده و آلت تناسلی برای عمل جنسی آماده گشته بود، با شنیدن این حرفها ناگهان سرد می شد و آلتش فرو می نشست. پس از اینکه چند بار این حادثه تکرار شد بعدها دیگر شوهر پیش از شروع عمل جنسی پیش خود فکر می کرد که حتما زنش باز آن حرفها را شروع خواهد کرد. از اینرو دیگر به هیچوجه آلتش تحریک نمی شد.
حادثه مشهوری که در این مورد وجود دارد اینست که یک دانشمند بزرگ ریاضی با زنش شروع به عمل جنسی می کرد، هیجانش هر لحظه بیشتر می شد، اما ناگهان یک مساله ریاضی به یادش می آمد و به مغزش فشار می آورد که آنرا حل کند و قضیب او نیز بلافاصله می خوابید، زیرا افکار شهوی از مرکز عصبی مغز او کنار زده می شد و جای آنرا فکر مساله ریاضی اشغال می کرد.
در میان عوامل دیگری که می توانند در میل جنسی موثر باشند، می توان این موارد را ذکر کرد: 1- عدم احساس علاقه 2- ترس از ابتلاء به بیماری 3- ترس از حامله کردن 4- ترس از ناتوانی و غیره
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر
ضمن تشکر از توجه شما به این مطلب،نظرات سازنده شما در هر مطلب را صمیمانه ارج نهاده واميد داريم بتوانيم از حسن نظر شما در راستاي افزايش سطح ارائه محتوا بهره گيريم.
نظر شماقابل روئیت برای عموم خواهدبود .