ترس از ازدواج و اولین مقاربت خانم ها

سوالات متداول خانوم ها:
نامزدم رو خيلي دوست دارم اون هم منو خيلي دوست داره ولي هرچه به تاريخ عروسي نزديكتر ميشه من اعصابم بهم ميزه از شب عروسي و پاره شدن پردم و درد خيلي مي ترسم!دست خودم نيست بايد چكار كنم؟
من ميخوام جوابمو يكي از خانمهايي كه ازدواج كردن توضيح بدن چون در اين شرايط قرار گرفتن و بهتر از يك اقا ميتونن مسلما درك كنن اين موضوع رو.


ميخواستم بدونم اين درد چجوري؟ چقدر طول ميكشه ؟
چيكار كنم كه درد كمتر بشه؟و بعد از پاره شدن چقدر خون میاد؟



شما اگر يكسري اصول رورعايت كنيد به جرات ميتونم بگم اين مساله نه تنها دردناك نخواهد بود بلكه شايدحتي متوجه پاره شدن پرده نشويد :حتما به پزشك مراجعه كنيد تانوع پرده تون رو تشخيص بده مسلما باتوجه به نوع پرده راهنماييهاي كارسازي به شما خواهد شد،سعي كنيداسترس روازخودتون دور كنيدودرمحيط آرامي اقدام به اين عمل كنيد لزومي نداره حتما شب عروسي روبراي اين امرانتخاب كنيد ،سعي كنيد قبل ازازدواج سكس داشته باشيد تاترستون تاحدي كاهش پيداكنه،حتما قبل ازنزديكي به طور كامل تحريك بشيد چون نرم بودن محيط داخل واژن مشكل شما را به طور قابل ملاحظه اي كاهش خواهدداد ،حتما هنگام شروع نزديكي بدنتون روكاملا شل بگيريد (به اين نكته خيلي توجه كنيد دقيقا مثل زمان آمپول زدن كه بدنتون روشل ميكنيد)،ازهمسرتان بخواهيد كه نزديكي راباحركات آرام وفشارهاي كوتاه شروع كنه ووقتي دخول انجام شد حركت راكمي تندتركنه ،لزومي نداره كه همسرتون حين انجام اين عمل حتما ارضابشه بعداز دخول كامل كه منجر به پارگي پرده شما خواهد شد سوزشي رو احساس خواهيدكرد كه اين موضوع آنچنان دردناك وعذاب آورنيست كه اينهمه فكرتون رومشغول كرده ،دراين مرحله ازهمسرتون بخواهيد كه به نزديكي خاتمه بده وميتونيد بنشينيد تااگه خوني اومده ازبدنتون خارج بشه ،ازهمسرتون بخواهيد كمر تون روماساژبده ،سعي كنيد درآن شب دوباره اقدام به نزديكي نكنيد چون فرصت براي نزديكي زيادخواهيد داشت ،اگراين نكات رو رعايت كنيد (باتوجه به تجربه خودم)اصلا مشكلي نخواهيدداشت من بارعايت اين نكات حتي متوجه پاره شدن پرده نشدم ،اين نكات رو چندتااز دوستان بنده هم اجرا كردند وبه نتيجه بنده رسيدند،
موضوع خيلي پيش پا افتاده تراز اون چيزي هست كه فكرش رو ميكني به حرف قديمي ها هم مبني بردردشديداصلا توجه نكن چون متاسفانه بعضي آقايون صرفا به خواسته هاواميال خودشون توجه داشتند وبراشون مهم نبود كه خانم هاچه نيازهايي تواين زمينه دارند كه خوشبختانه اين مساله امروز كمترديده ميشه ،اميدوارم اين مرحله رو به خوبي سپري كنيد .
زناني كه از ازدواج مي ترسند


ما 2 گروه زن داريم كه به دليل ترس از انتخاب بد حاضر نيست ازدواج كنه.گروه اول زناني هستند كه منتظر يه فرصت خوب هستند.اينها خيلي خطرناك دارن حركت ميكنند.افرادي هستند كه زير نگاه شديد اطرافيان قرار دارند و مسلماً نمي خواهند كه پس از ازدواجشان بشنوند : اِهه ، يارو رو! اينهمه صبر كرد آخرش با اين تحفه ازدواج كرد! از طرفي بي اعتمادي به در و ديوار و عدم شناخت فاكتورهاي صحيح يك نفر قدرت بله گفتن را ازشون سلب ميكند.آنها يه فرد كاملاً تضمين شده رو از هر نظر مي خواهند. اونها هزينه زماني گزافي رو دارن پرداخت مي كنند و مسلماً مي خواهند از اينهمه هزينه سودي عايدشون بشه و همچنين مشت محكمي بر دهان ياوه گويان بزنند. دختراني كه بايد يه چيزهايي رو به بعضي ها ثابت كنند و براي يك مرتبه هم كه شده پوزشون رو بزنند! اين گروه بايد به چند نكته توجه كنند.
1-
اين هزينه سنگيني رو كه شما در حال پرداختش هستيد باعث ميشه كه سطح انتظاراتتون بالا بره.شما معمولاً بعد از ازدواج خيلي بيرحم ميشين! چون زماني ديگه براي از دست دادن ندارين و شوهرتون نبايد در خوشبخت كردنتون فس فس كنه! شما شانس هيچ آزمايشي رو بهش نميدين و اون فرد نگونبخت بايد تمامي هزينه هايي كه شما كرديد رو سريعاً بهتون پس بده!! مسلماً اگر فرد توانايي كافي براي اين مهم نداشته باشه و كسي باشه كه درك حسي بلد نباشه شما وي را خواهيد كشت!

2-
بدونين هر ثانيه رو كه اضافه ميكنين 6 برابرش شرط انتخاب يك نفر رو سخت تر ميكنين.شما همواره انتظار يك فرد خاص رو داريد…يه خبر بد هم كه بايد بهتون بدم اينه كه اكثراً پيداش نميكنين! واقعيت اينه انتخابهاي شما بعد از مدتي شروع ميكنه به كم شدن.بلايي هم كه از آسمون ممكنه نازل بشه! اينه كه بعد از مدتي دچار وحشت تنهايي بشين و در نتيجه به اولين كور و كچلي كه يك هزارم خواسته هاي قبلتون رو نداره شوهر كنين و مجبورين كلي هم ازش در مقابل تعجب اطرافيان دفاع كنين!
3-
شما از يك فرد معمولي انتظار بيشتري از همسرتون داريد . شما عموماً خودتون رو سركوب حسي و جنسي ميكنين.دچار يك افسردگي پنهان ميشين و نهايتاً همواره منتظرين كه فرد مورد نظرتون بياد و رل فرمان زندگي رو ازتون بگيره تا شما يه نفسي بكشين و ديگه مسؤل رانندگي نباشين!شما مي خواين كولر رو بزنين و يكم چشماتون رو ببندين و استراحت كنين! مشكل اينجاست كه شوهرتون هم دقيقاً همين مرگش بوده كه خواسته ازدواج كنه! حالا اون هم ديگه توان نداره و ميخواد فرمان رو ول كنه و كنار شما استراحت كنه! خب ، حالا كدوم دره رو مي پسندين كه بيوفتين توش؟!
زناني هستند كه از مردها متنفر شدن و اگه بتونن نسلشون رو منقرض ميكنن! اينها كمبود ها و ضربات عاطفي و همچنين نگرش غلطي كه به روابط مرد و زن داشتن باعث شده من براي جن هم آرزوي چنين زناني رو نكنم!البته اينها بيشتر دارن پوست خودشون رو ميكنن تا ديگران! نكته جالب اينكه اينها در ازدواج موفق به حساب ميان! چون تمام موارد احساسي رو بچه گانه و روابط زناشويي رو كوته فكرانه ميبينند و در گير مسائل مهمتري!! هستند غالباً با يك تيكه پاره آجر مثل خودشون ازدواج ميكنن و اينقدر خشك و قفل منطق هستند كه حرف هيچكس رو نميپذيرند و در نتيجه كاملاً راحتند! من خيلي سوال از اين گروه دارم ولي چون ميدونم دارم آب تو هاون ميكوبم حرفي نميزنم!

اما گروه اول اگر به اين شيوه ادامه دهند همه چيز را از دست خواهند داد و بايد نكاتي را رعايت كنند تا زندگي براي آنان شيرين شود!!
1-
بايد بگم زنان ايراني زندگي ميكنن واسه شوهر كردن! اين واقعيت زندگي اونهاست.از هر سمت هم ببيني بازم همينه….خانمهاي گرامي، اين تفكر پوچ رو بريزين دور كه خوشبختي رو از ازدواج انتظار دارين.غلطه ، مردوده ، ميگيرين چي ميگم؟ در دنياي امروز رد شده. مردي كه نتونسته خودش رو خوشبخت كنه چطور قراره شما رو خوشبخت كنه؟ خودش هزارتا عقده داره و حالا ميخواد شما جوابگوي اونها باشين!ازدواج فقط يه روش زندگيه و اون احمقي هم كه گفته تنها و بهترين روشه مال 2 قرن پيش بوده! ازدواج ممكنه به خوشبختي ختم بشه ولي راه اون نيست.
2-
هر مقدار زمان لازمه مصرف كنين ولي به خاطر فشار اطرافيان ازدواج نكنين.شما حق داريد جوري كه دوست داريد باشيد.
3-
اين فكر غلط كه زندگي از بعد ازدواج شروع ميشه رو بريزين دور.لذت، تفريح، تجارت، آسايش و همه اون كارهايي رو كه به اشتباه فكر ميكنين بايد حتماً با شوهر باشه رو از همين الان شروع كنين.بخاطر ازدواج زندگي رو فراموش نكنين.چه اشكالي داره كه شما در مسيرهايي كه فكر ميكنين علاقه دارين فعاليت كنين و به خودتون برسين.انتظار خوشبختي از همسر داشتن غلطه! بلكه شما بايد با ازدواج خوشبخت تر بشين.چه اشكال داره شما وارد بازار بشين ، وارد بورس بشين ، امتحان كنين ، شكست بخورين، پيروز بشين، سرمايه گذاري كنين ، جهانگردي كنين و كلاً خودتون رو وقف چيزي كه ازش لذت ميبرين بكنين….
4-
از نظر جنسي خودتون رو آزاد كنين.رابطه راحت داشته باشين.شما احتمالاً سنتون زياد شده و زمان كمي براي لذت بردن خواهيد داشت.مردي كه انتظار باكرگي از شما داره فقط يه احمقه كه شما رو كالا ميبينه و مصرفي. يه متحجر فكري كه شما رو واسه بدنتون مي خواد. ضمناً بدونين شوهر شما كه احتمالاً از نظر سني از شما چند سال بزرگتره ديگه اون قدرت و هيجان جنسي جواني رو نداره و همچنين مسلماً تا الان بارها رابطه جنسي داشته وفقط يه فرد كوته فكر ظالم از شما انتظار داره كه شما هميشه در حال كشتن خودتون باشين.

اظهار نظر یکی از کاربران(نرگس) در باره کم کردن مشکلات پاره کردن بکارت خانمها هنگام مقاربت:

من هم ترس از اولين مقاربت جنسي رو داشتم و با اينكه چند ماه بود كه عقد كرده بودم هروقت كه همسرم سعي ميكرد اين كار رو انجام بده به خاطر درد شديد از ورود آلتش به واژنم جلوگيري ميكردم و اون هم كه درد شديد به همراه ترس من رو ميديد منصرف ميشد. تا اينكه همين چند روز پيش با اين روشي كه براتون توضيح ميدم موفق شديم كه اولين دخول رو انجام بديم و بكارتم هم پاره شد. وقتي كه تصميم به اين كار ميگيريد از همسرتون بخوايد كه خوب شما رو براي سكس آماده كنه تا واژن شما به اندازه كافي ترشح پيدا كنه و مرطوب بشه و ميلي در شما ايجاد بشه. بعد متكايي رو زير باسنتون بگذاريد كه باسن رو كمي بالا بياره و پاهاتون رو خم كنيد طوري كه وقتي همسرتون جلوي شما ميشينه پاهاتون رو شونه هاش باشه. بعد ازش بخوايد كه پماد ليدوكايين رو به دريچه واژن و اطرافش بماله . و كل انگشت سبابش رو هم با اين پماد آغشته كنه و كم كم اول سعي كنه كه انگشتش رو در واژن شما به آرامي فرو كنه. چون قطر انگشت در برابر قطر آلت خيلي كمتر هستش اين كار زياد درد نداره و باعث ميشه كه پرده شما به آرومي باز بشه و آغشته به پماد بشه كه كمي بيحس كننده هست و نميذاره كه دردي حس كنيد.در اين وقت خودتون هم بايد همكاري كنيد و بدنتون رو شل بگيريد . چون به طور طبيعي به خاطر ترس از اين كار عضلات واژن رو ناخودآگاه سفت ميكنيد و اين مانع ورود ميشه. پس كم كم سعي كنيد كه ريلكس باشيد و پاهاتون باز و عضلات شل باشه . همسرتون با انگشت آرام آرام بايد پيش بره نه يكدفعه و تند. وقتي كه انگشتش كامل فرو رفت(البته قبلش بايد كاملا ناخنش كوتاه باشه) كمي داخل واژن نگه داره و حركت بده تا ديواره واژن كمي باز بشه. يكي دو دقيقه كافي هست. بعد انگشتش رو خارج كنه .حالا ازش بخوايد كه آلتش رو به همون ترتيب و آروم آروم وارد كنه . اول قسمت سر آلت و بعد به مرور كل آلت رو. چيزي كه مهم هست اينه كه عضلاتتون رو حتما شل بگيريد و نترسيد . يقين داشته باشيد كه اتفاقي نميفته . بعد كه آلت رو كامل داخل كرد كمي نگه بداره و اگه خواست آلتش رو عقب جلو حركت بده خيلي آروم و ريز اين كار رو انجام بده. ميتونيد بهش اجازه بديد كه انزال رخ بده و كامل ارضا بشه و بعد خودش آلتش رو خارج كنه. بعد خونريزي كمي بلافاصله بعد از خروج آلت خواهيد داشت . بهتر هست كه بلند بشيد تا خون خارج بشه. به اين ترتيب مشكلتون حل ميشه.منم خيلي ميترسيدم و اصلا فكرش رو نميكردم كه چطور آلتي با اون قطر و بزرگ بتونه به راحتي وارد دريچه اي به اين كوچيكي بشه. و اگه بشه حتما بايد خيلي درد تحمل كرد. ولي خوب خوشبختانه بدون هيچ دردي اين كار انجام شد. اميدوارم كه توضيحاتم براتون مفيد باشه و بنويسيد كه با موفقيت اين كار رو انجام داديد. . ممكن هست كه در موقع ادرار در همون روز وقتي كه روي واژن ريخته ميشه خيلي كم سوزش داشته باشيد ولي مهم نيست بعد از چند ساعت رفع ميشه. فقط سعي كنيد تا يكي دو روز دخول نداشته باشيد و به واژن فرصت بديد كه خوب بشه . البته اين تجربه من هست و نظر پزشكان محترم ممكن هست چيز ديگه اي باشه. موفق باشيد .

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر

ضمن تشکر از توجه شما به این مطلب،نظرات سازنده شما در هر مطلب را صمیمانه ارج نهاده واميد داريم بتوانيم از حسن نظر شما در راستاي افزايش سطح ارائه محتوا بهره گيريم.
نظر شماقابل روئیت برای عموم خواهدبود .